بازگشت به لیست اخبار

سيدمحمود رضوي: كار صنفي مرد خود را مي طلبد/ سياه نمايي ها در تاريخ نمي مانند

تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۳/۳۱ ۲۱:۲۴ بازدید: 3
سيدمحمود رضوي: كار صنفي مرد خود را مي طلبد/ سياه نمايي ها در تاريخ نمي مانند
سيد محمود رضوي تهيه كننده سينما درباره فعاليت هاي سينمايي يادداشتي نوشته كه در اين يادداشت آمده است:

«پذيرش مسئوليت فعاليت صنفي در همه مشاغل و صنوف، ازخودگذشتگي مي خواهد در سينما حتما بيشتر، چون علاوه بر از خودگذشتگي و ترك همه امكانات جهت فعاليت به علت شهرت و زير ذره بين بودن اعضاي اين صنف، بايد همه نوع زخم زبان و تهمت را هم به جان خريد.

در اين سال هايي كه در سينما مشغولم فعاليت ٣ هنرمند بزرگوار آقايان محمدمهدي عسگرپور، سيدرضا ميركريمي و منوچهر شاهسواري را به عنوان مدير در خانه سينما ديده و با ۲ نفر از اين عزيزان نيز خارج از فضاي صنفي از نزديك همكاري و مراوده داشته ام.

يقينا هر ٣ عزيز مثل همه ما در عملكرد خود نقاط قوت و ضعف هايي نسبت به يكديگر و نسبت به مديران پيش از خود داشته و دارند كه قرار نيست به آنها بپردازم، اما در يك امر همه آنها مشتركند، آنهم هر سه در دوراني كه مدير بوده اند از هجمه تخريبي برخي از رسانه ها كه گاها توسط برخي از همكاران خود ما از درون صنوف شانتاژ مي شوند، در امان نبوده اند.

متاسفانه اين عمل قبيح از تصور عامه كه كار صنفي پست است و احتمالا فرد مدير منفعتي دارد كه اين كار سخت را مي پذيرد و يا اگر آقاي زيد نباشد آقاي عَمر جاي او باشد اتفاقات ديگري مي افتد كه معمولا هيچ كدام از اين مفروضات محقق نمي شود.

الحق و الانصاف كار صنفي مرد خود را مي طلبد مرداني از خود گذشته با قدرت پيگيري و ارتباط براي حل موضوعاتي كه خود مدير هم مثل بقيه اعضاي صنف فقط به اندازه يك از چند هزار عضو از آن بهره مي برد، حل مسايلي كه هيچ گاه ما تك به تك قادر به حل آن نيستيم و فقط يك يد واحد مي تواند آن را حل كند و خيلي اوقات بين خواسته صنف با امكانات، اقتضائات و خواسته مديران دولتي اختلافات بسياري وجود دارد كه اين مدير مقتدر مي تواند با وقت گذاري فراوان آن را حل و فصل نمايد.

در اين سال ها كه به عنوان يكي از اعضا شاهد فعاليت اين عزيزان بوده ام، قاعدتا آنها تمام و يا بخش عمده اي از فعاليت حرفه اي خود را رها كرده و چند صباحي را به عنوان مدير صنفي فعاليت كرده اند و در آن دوران قاعدتا از فعاليت اصلي و حرفه اي خود بازمانده كه اين فاصله افتادن ها معمولا قابل جبران با هيچ وجه، حقوق و مبلغي نيست، زيرا همه  ما عالميم كه حيات ما اهالي سينما به مديريت نيست به خلق اثر است و وقتي سراغ مديريت برويم از خلق اثر دور شده ايم.

در دوره جديد مديريت خانه سينما علاوه بر اتفاقات روزمره خانه اتفاقات بنياديني در حوزه صنفي، آكادمي و كلا نظام صنفي و كارفرمايي در حال شكل گيري است كه در صورت تحقق سينما از شيوه تهيه و توليد رايج به سوي يك نظام تهيه و توليد صنعتي و حرفه اي تغيير وضعيت خواهد داد.

قاعدتا براي تحقق اين امر مديران سازمان سينمايي و مديران ارشد صنف بايد در كنار يكديگر به توافقاتي جهت اصلاح ساختار معيوب و زنگ زده تهيه، توليد، آموزش و توزيع برسند و لازمه آن حضور افراد اصلي صنف بنا بر تخصص هاي آنها در اكثر هيات هاي مديره و امنا است كه در ساختار جديد بايد با مشورت و توافق يكديگر ماموريت جديد و شيوه نامه فعاليت براي آنها طراحي نمود و همانطور كه همه ما شاهد آن بوده ايم در روزهاي اخير نيز اين روند در حال انجام است و در طي اين تعامل مديران و صاحبنظران خانه سينما در مناصبي مشورتي و سياستگذار در سازمان سينمايي حضور پيدا كرده اند كه اين حضور دستاويز برخي همكاران و رسانه ها گرديده است.

حال سوال مهم اين است، آيا با مدير يا مديراني كه فعاليت حرفه اي خود را رها كرده و علاوه بر وقت و عمر خود، قاعدتا با حضور در هيات امنا و هيات مديره شانس فعاليت مالي و قراردادي را هم با آن موسسات و نهادها از دست داده بايد اينگونه رفتار و برخورد كرد؟ يا بايد زبان به ستايش او گشود؟

وقت آن رسيده كه همه ما از خود بپرسيم كه با اين شيوه برخورد رسانه ها و عدم حمايت ما اعضاي صنوف از حضور مديران خود در مناصب مشورتي به منظور رسيدن صنف و نظام كارفرمايي سينما به دوران جديد فعاليت و تغيير شيوه تهيه توليد آيا ديگر فرد توانمند و قابل اعتمادي حاضر به پذيرفتن اين مسئوليت ها مي شود؟ آيا ۲ مدير قبلي حاضر به بازگشت به اين مسئوليت هستند!؟

شايد به اين پاسخ برسيم كه رسم روزگار اين است، هر مديري كه بيشتر براي نفع عمومي فعاليت كند و منافع برخي افراد را كاهش و منافع عموم اعضا را افزايش دهد بايد بيشتر آماج حمله، نيشتر، انتقاد و تهمت باشد، مثل همين اتفاقات رسانه اي كه در چند هفته اخير شهردار تهران، دكتر محمد باقر قاليباف را مورد هجمه قرار داده و چشم بر همه اتفاقات دوران او مي بندند و خدمات را در اذهان عمومي با سياه نمايي تبديل به شهر سوخته مي كنند، اما آنچه باقيست و در تاريخ مي ماند خدمات است نه سياه نمايي ها.»

کلیدواژه‌ها: محمود رضوي