بازگشت به لیست اخبار

مراسم گرامي داشت محسن سيف در خانه سينما برگزار شد

تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۰/۱۲ ۰۴:۴۲ بازدید: 235
مراسم گرامي داشت محسن سيف در خانه سينما برگزار شد

او ذكر اين نكته را ضروري دانست كه ما صرفا با پيكر  محسن سيف وداع كرده ايم و نوشته ها، خاطرات و ياد او همواره در فضاي سينماي ايران، جاودانه خواهند ماند.

مجري برنامه همچنين از سوي اعضاي شوراي مركزي انجمن متشكل از جواد طوسي ، رضا درستكار ، جعفر گودرزي ، شاهين امين ، زهرا مشتاق ،اصغر نعيمي و همچنين اسماعيل ميهن دوست ( بازرس انجمن ) حضور ميهمانان واعضاي انجمن را در اين مراسم خوش آمد گفت و به ويژه از همراهي چهره هايي نظير سيروس الوند ، عزيز ساعتي ، هوشنگ گلمكاني ، زينت رضا ، محمد علي ديباج ، سيامك اطلسي ، مسعود ميمي ، نيما عباس پور ، محمود جهرمي ، پير هادي ، بخشايش ، جعفري و ... قدر داني كرد .
سپس جواد طوسي ، عباس ياري ، سيروس الوند ، طهماسب صلح جو ، شاپور منصف ، ايرج صابري ، عباس تهراني ، جبار آذين و اسماعيل ميهن دوست پشت تريبون قرار گرفتند و هر يك در مورد محسن سيف صحبت كردند.
در ميانه مراسم كليپي تاثير گذار با عنوان "ده دقيقه با محسن سيف"  ساخته ميثم ميرزايي  به نمايش درآمد كه مورد توجه حضار قرار گرفت.

  


نخستين سخنران اين مراسم، جواد طوسي، رييس انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي ايران بود. وي ضمن خير مقدم به حاضران در مراسم كه به تعبير او با هم‌دلي در فصل مشترك همدردي در اين مراسم شركت كرده بودند ضمن انتقاد از شرايط اجتناب‌ناپذيري كه باعث دور شدن افراد از همديگر شده گفت: «با تمام اين حرف‌ها به نظر نمي‌رسد اين شرايط بتواند ما را از اصول و پايه‌هاي اخلاقي دور كند. در همين چرخه‌ي روزمرّگي هم مي‌توان كاري كرد تا پايمردانه پاي برخي اصول ايستاد و آن‌ها را حفظ كرد. اصول و الگوهايي كه خوش‌بختانه مشمول مرور زمان نمي‌شود، هم‌دلي برمي‌انگيزاند و مي‌تواند به نگاه و لهجه‌‌اي تبديل شود كه تاثير اجتماعي وسيعي هم داشته باشد.»
وي افزود: «محسن سيف يكي از همين الگوها بود كه رفاقت را از زاويه‌ي مستقل خود معنا مي‌كرد و بر پايه‌ي همين رفاقت‌ها بود كه در ژورناليسم اواخر دهه‌ي چهل و اوايل دهه‌ي پنجاه به انتخاب‌هاي خاص خود روي آورده بود.»
طوسي گفت: «اگر يك انزواي ناخواسته شامل حال سيف شد، دليش اين بود كه او هميشه در حسرت همين مفهوم و ذات متعالي بود كه با خود فكر مي‌كرد در رفاقت وجود دارد. به همين خاطر حتي بعد از بيرون آمدن از پيله‌ي انزوا هم در ميان انتخاب‌هاي محدود خود، افرادي را برمي‌گزيد كه فكر مي‌كرد به مفهوم رفاقت نزديك‌تر و به معناي ايده‌آل آن پايبندتر هستند.»
طوسي افزود: «همين خصايص او به اضافه‌ي ماخوذ به حيا بودن، سنجاق نكردن بارقه‌هاي فرهنگي به خود و تعميم ندادن آن به برخي حوزه‌هاي استحفاظي كه معمولاً در رفاقت‌ها معني پيدا مي‌كرد باعث شد محسن سيف در حد و اندازه‌هاي واقعي خود شناخته نشود. به همين دليل حتماً بايد ديالوگي رد و بدل مي‌شد تا دانش، آگاهي و توان او براي طرف مقابل آشكار شود.»
جواد طوسي هم‌چنين با اشاره به دوران بستري بودن محسن سيف در بيمارستان گفت: «در طول اين مدت از اين كه دوستان و آشنايان او را در بستر بيماري ببينند احساس شرمندگي و عذاب وجدان داشت؛ و به همين خاطر به صورت محترمانه از كساني كه به عيادتش مي‌آمدند مي‌خواست تا زودتر سرِ كار و گرفتار‌هاي روزمره‌ي خود برگردند.»
رييس انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي در پايان سخنان خود خطاب به حاضران در مراسم گفت: «در شرايط فعلي كه بنا به هر دليلي از هم دور افتاده‌ايم بياييد به ياد محسن سيف نگاه پايمردانه‌اي به ساحت رفاقت داشته باشيم و قبيله‌ي گم‌نامي در مفهوم و ذات واقعي رفاقت بنا كنيم تا در يك قدر دانستن به موقع بتواند بار معنايي خودش را پيدا كند.»
عباس ياري، مدير اجرايي ماهنامه‌ي سينمايي فيلم، سخنران بعدي اين مراسم بود. وي محسن سيف را «چهره‌اي توانا و يك استاد تمام‌عيار در عرصه‌ي روزنامه‌نگاري» دانست و ضمن يادآوري خاطره‌ي نخستين ديدار خود با اين نويسنده‌ي فقيد گفت: «بيش از چهل سال بود كه محسن سيف را مي‌شناختم و هميشه از اين همه توان و توانمندي او در عرصه‌ي مطبوعات حيرت مي‌كردم.»
ياري افزود: «محسن سيف و جهانگير پارساخو كه در مقطعي با همديگر همكاري داشتند، جدا از شباهت اخلاقي، از جهات ديگري هم بسيار شبيه هم بودند؛ و آن اين كه هر دو آن‌ها به تنهايي مي‌توانستند بار يك تحريريه را به
دوش كشيده و هر نوع مطلبي را بنويسند. متاسفانه دست تقدير به گونه‌اي رقم خورد كه در آبان ماه گذشته و به فاصله‌ي هفده سال از مرگ جهانگير پارساخو، محسن سيف را نيز در منزل ابدي او (در قطعه هنرمندان بهشت زهرا) به خاك سپرديم.»
در ادامه‌ي مراسم، سيروس الوند، نويسنده ، كارگردان و  دوست و همكار قديمي محسن سيف، زندگي و مرگ را دو روي يك سكه دانست و ضمن يادآوري خاطرات فعاليت مطبوعاتي خود گفت: «نكته‌اي كه در مورد نوشته‌هاي زنده‌ياد سيف وجود داشت اين بود كه برخلاف بسياري از مطبوعاتي‌ها كه بعدها به فيلم‌سازي و ساير مشاغل مرتبط با اين حرفه روي آوردند نقد نويسي براي او مسير نبود، يك مقصد بود.»
الوند سپس با اشاره به اين كه سينما و مفهوم آن براي محسن سيف از ارزش والايي برخوردار بود از روزنامه‌نگاران حاضر در مراسم خواست تا نوشته‌هاي قديمي اين نويسنده‌ي از دست رفته را براي كمك به ترويج اين مفهوم در ميان نسل فعلي منتقدان منتشر كنند. وي گفت: «شوخي نيست. محسن سيف نزديك به نيم قرن قلم مي‌زد و برخي نوشته‌هاي قديمي او حتي براي نسل امروز هم حرف‌هايي براي گفتن دارد.»
تهماسب صلح‌جو، منتقد و همكار قديمي محسن سيف نيز از ديگر كساني بود كه در مراسم روز گذشته پشت تريبون آمد و درباره‌ي محسن سيف سخن گفت. وي با اشاره به اين كه در زمان آغاز فعاليت اين روزنامه‌نگار برجسته جزو خواننده‌هاي مطبوعات بوده گفت: «همان دوران از محسن سيف يادداشت كوتاهي خواندم كه به دليل طنز تلخ و نگاه معترضي كه نسبت به فضاي روشنفكري آن دوران داشت هنوز در خاطرم مانده و امشب مي‌خواهم لذت ناشي از مطالعه‌ي آن را با حاضران در مراسم به يادگار بگذارم.»
وي سپس به قرائت يكي از يادداشت‌هاي قديمي زنده‌ياد سيف درباره‌ي اجراي نمايش «سلطان مار» (بهرام بيضايي) در تالار سنگلج پرداخت و افزود: «خود اين نوشته به صورت آشكارا روحيه‌ي محسن سيف را به نمايش مي‌گذارد. البته اين روزها كساني وجود دارند كه براي كسب شهرت منفي‌بافي مي‌كنند و براي اين كه دوربين‌ها به سوي آن‌ها بچرخد حرف‌هاي عجيب و غريب مي‌زنند اما اين حرف‌ها مورد قبول نيست. چنان كه اهل فرهنگ و قلم نيز چنين برخوردهايي را برنمي‌تابند و فقط به راستي‌ها روي خوش نشان مي‌دهند.»
سخنران بعدي اين مراسم، شاپور منصف،‌ روزنامه‌نگار و از همكاران قديمي زنده‌ياد محسن سيف بود. منصف با اشاره به همكاري خود با نشريه‌ي موسسه‌ي مهر گفت: «آن زمان يك محصل دبيرستاني بودم و در اين موسسه به همت مرحوم جهانگير پارساخو مجله‌اي به نام «هنر» منتشر مي‌شد كه سراسر كاغذ كاهي بود. يك روز جواني به دفتر مجله آمد تا در مقابل تعجب و حيرت اعضاي تحريريه، از كسي كه تيترهاي جذاب و جنجالي روي جلد مجله را زده بود تشكر كند؛ و او كسي نبود جز محسن سيف كه بعدها به يكي از همكاران خوب ما تبديل شد.»
وي افزود: «محسن سيف از جمله افراد پركار مطبوعات بود. مغز او مثل موتور كار مي‌كرد و كافي بود سوژه را بدهي تا بنشيند و برايت بنويسد. حضور او مي‌توانست براي هر سردبيري رشك‌برانگيز باشد. اين كه در تحريريه كسي را داشته باشي كه در هر زمينه‌اي بنويسد و جور ساير نويسنده‌ها را بكشد براي هر روزنامه‌نگاري آرزو است.»
ايرج صابري نيز كه از سال‌هاي دور با زنده‌ياد سيف همكاري داشته نيز در بخش ديگري از اين مراسم ضمن تاييد اين ويژگي او گفت: «متاسفانه در سال‌هاي اخير به دليل خانه‌نشيني او را نديده بودم. تا اين كه روزي همكار ديگرم، حسين گيتي، خبر درگذشت او را به من داد. شنيدن اين خبر بسيار تلخ و غم‌انگيز بود؛ به گونه‌اي كه انگار بخشي از وجودم كنده شد.»
صابري سپس با يادآوري خاطرات همكاري خود با اين روزنامه‌نگار پيش‌كسوت افزود: «محسن سيف قلم و نثر زيبايي داشت و كم‌حرفي خود را با نوشتن جبران مي‌كرد. در نوشته‌هاي او وقاري داشت كه در نقد فيلم كم‌تر مي‌‌شد از آن سراغ گرفت.»
عباس تهراني، صاحب‌امتياز و مدير مسئول هفته‌نامه‌ي «جهان سينما» نيز از ديگر سخنرانان مراسم شب گذشته بود. وي كه در سال‌هاي اخير بيش‌ترين ميزان همكاري را با مرحوم محسن سيف داشته، اين فعاليت مشترك را جزو افتخارات خود دانست و گفت: «متاسفانه ما ميان‌سالي و پيري زودرس ايشان را ديديم. روزنامه‌نگار برجسته‌اي كه اگر با تحريريه‌ي نشريه‌ي ما همدلي نداشت شايد واپسين نوشته‌هاي ايشان هم كم‌تر در اختيار خوانندگان و مخاطبان مطبوعات قرار مي‌گرفت.»
تهراني، صداقت، نجابت و صراحت را از جمله ويژگي‌هاي نهفته در نوشته‌هاي محسن سيف دانست و افزود: «متاسفانه اغلب ما از اين صفت‌ها الگوبرداري نمي‌كنيم و فقط از اين كلمه‌ها ياد مي‌كنيم.»
وي تكبر و تفرعن را از جمله معايب جامعه‌ي امروز برشمرد و گفت: «شايد يكي از دلايل گوشه‌گيري و انزواي خودخواسته‌ي محسن سيف اين بود كه از اين‌گونه صفت‌ها دور بود و به خوبي خود را از اين موارد دور نگه داشته بود.»
ديگر سخنران اين مراسم ، جبار آذين با اشاره به سابقه‌ي همكاري مطبوعاتي خود و محسن سيف گفت: «در مراسم امشب به اغلب ويژگي‌هاي سيف پرداخته شد اما آن مرحوم جدا از اين ويژگي‌ها از توانايي‌هاي ديگري هم برخوردار بود كه نگارش فيلمنامه، تنها يكي از آن‌ها بود.»
وي با اشاره به بازاريابي ناموفقي كه در سال‌هاي گذشته براي ارائه‌ي يكي از فيلمنامه‌هاي زنده‌ياد سيف به حوزه هنري انجام شده بود گفت: «مسئولاني كه فيلمنامه‌ي مورد بحث را خوانده بودند گفته بودند اين متن فراتر از توانايي‌ها و توانمندي‌هاي سينماي ايران است و بيش‌تر به دليل هاليوود مي‌خورد!»
آذين در بخش ديگري از سخنان خود ضمن انتقاد از اين كه در سال‌هاي اخير قدر و منزلت اين‌گونه نويسنده‌ها ناديده گرفته مي‌شود از حاضران در مراسم خواست يادواره‌اي كه براي اين روزنامه‌نگار فقيد برگزار شده را بهانه كرده و براي محسن سيف دست بزنند.
سخنران بعدي مراسم، اسماعيل ميهن‌دوست، بازرس انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي و از دوستان و همكاران قديمي محسن سيف بود. ميهن‌دوست گفت: «من از آن‌جا كه سينما را دير شروع كردم محسن سيف را هم دير شناختم. وقتي به او نزديك شدم خيلي دلم مي‌خواست كاري كنم تا از انزوا خارج شود. به همين دليل خواهش كردم در برخي جلسه‌هاي تحليل فيلم شركت كند و زماني كه بعد از حرف‌ زدن درباره‌ي برخي فيلم‌ها شعف را در چشم‌هايش مي‌ديدم از اين كه توانسته‌ام اين ارتباط را با او برقرار كنم خيلي خوش‌حال و راضي بودم.»
وي هم‌چنين با اشاره به دور بودن سيف از فضاي مجازي گفت: «شايد يكي از دلايل انزواي سيف همين بود كه متاسفانه تا هنگام درگذشت او مانع ارتباط گسترده‌اش با ديگران شده بود.»
صحبت هاي حميد پاك طينت ( خواهرزاده‌ي مرحوم محسن سيف) پايان‌بخش مراسم  بود. وي ضمن تشكر از زحمات هيات مديره‌ي خانه سينما و اعضاي انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي ايران در برگزاري مراسم خاك‌سپاري و يادبود زنده‌ياد سيف گفت: «نه زندگي آن‌قدر شيرين و نه مرگ آن‌قدر تلخ است كه انسان به‌خاطرش شرافت خود را بفروشد؛ و اين عبارت، ترجمان حال و روز دايي من، مرحوم محسن سيف است.»

 

گرامي داشت محسن سيف 14  

گرامي داشت محسن سيف 13   

گرامي داشت محسن سيف 11

 

گرامي داشت محسن سيف 17  

گرامي داشت محسن سيف 5  

گرامي داشت محسن سيف 3  

گرامي داشت محسن سيف 7  

گرامي داشت محسن سيف 8  

گرامي داشت محسن سيف 9  

  
گرامي داشت محسن سيف 19

گرامي داشت محسن سيف 18  

گرامي داشت محسن سيف 2  

گرامي داشت محسن سيف 16  

گرامي داشت محسن سيف 6  

گرامي داشت محسن سيف 4  

گرامي داشت محسن سيف 12  

گرامي داشت محسن سيف 1  

گرامي داشت محسن سيف 15


کلیدواژه‌ها: گرامي داشتمحسن سيفخانه سينما